رکود و بی تفاوتی در مددکاری اجتماعی ایران: چالش‌ها و راهکارها

رکود و بی تفاوتی در مددکاری اجتماعی ایران: چالش‌ها و راهکارها

مددکاری اجتماعی، به عنوان یک رشته حرفه‌ای و دانشگاهی، نقشی حیاتی در ساختار هر جامعه‌ای ایفا می‌کند.

این حرفه با هدف توانمندسازی افراد و گروه‌های آسیب‌پذیر، بهبود کیفیت زندگی و کاهش نابرابری‌های اجتماعی، در خط مقدم مبارزه با مشکلات جامعه قرار دارد.

با این حال، در ایران، این حوزه با چالش‌های پنهانی روبه‌روست که مانع از رشد و پویایی آن می‌شود.

یکی از بزرگترین این چالش‌ها، عدم پویایی و ایستا بودن است که ریشه در ساختارهای دولتی، بی‌تفاوتی در بخش خصوصی و نبود همبستگی حرفه‌ای دارد.

چالش‌ها: از ساختار دولتی تا بی‌تفاوتی در بخش خصوصی

در بخش دولتی، مددکاران اجتماعی اغلب درگیر وظایف روزمره و روتین می‌شوند.

این وضعیت که به دلیل ساختار اداری و تمرکز بر وظایف محوله شکل گرفته، باعث می‌شود که انگیزه و فرصت برای تفکر درباره نوآوری و همکاری بین‌بخشی از بین برود.

در این سیستم، کارمندان تا زمان بازنشستگی، معمولاً به وظایف مشخص خود اکتفا می‌کنند و این ایستا بودن، مانع از ارتقاء کیفی خدمات می‌شود. این وضعیت شبیه به ماشینی است که قطعاتش به‌خوبی کار می‌کنند، اما هیچ‌کس به فکر ارتقای فناوری یا افزایش سرعت آن نیست.

در بخش خصوصی، وضعیت به گونه‌ای دیگر است. رقابت‌های اقتصادی و فشارهای معیشتی باعث شده که مدیران مراکز مددکاری، بیشتر به فکر ارتقاء جایگاه شخصی و سازمانی خود باشند.

این رقابت ناسالم، به جای همکاری و هم‌افزایی، نوعی بی‌اعتمادی و انزوا را در میان همکاران ایجاد می‌کند.

نبود شفافیت در عملکرد مراکز و عدم تمایل به اشتراک‌گذاری تجربیات موفق، باعث می‌شود که هر مرکز به صورت یک جزیره تنها عمل کند و این امر، قدرت جمعی این حرفه را به شدت کاهش می‌دهد.

وقتی یک مرکز مددکاری تعطیل می‌شود، معمولاً هیچ واکنشی از سوی همکاران دیگر دیده نمی‌شود که این خود نشانه‌ای از بی‌تفاوتی اجتماعی و صنفی است.

این بی‌تفاوتی، به مرور زمان باعث از بین رفتن همبستگی حرفه‌ای و احساس مسئولیت مشترک می‌شود.

ریشه‌های مشکل: رقابت اقتصادی و کاهش همبستگی

شرایط سخت اقتصادی و کاهش مراجعات مردمی، رقابت را در این حوزه تنگ‌تر کرده است.

این وضعیت، به جای اینکه باعث اتحاد و همکاری شود، به نامهربانی‌های اجتماعی و افزایش شکاف میان همکاران منجر شده است.

زمانی که دغدغه اصلی یک مددکار یا مدیر مرکز، تأمین هزینه‌ها و بقای مالی است، جایی برای دغدغه‌های صنفی، ارتقاء حرفه‌ای و همبستگی اجتماعی باقی نمی‌ماند.

این شرایط، به تدریج باعث از بین رفتن انسجام اجتماعی می‌شود. انسجام، همچون یک چسب قوی، اعضای یک گروه را به هم پیوند می‌دهد.

با ضعیف شدن این چسب، مشارکت‌های اجتماعی کاهش یافته و حرفه مددکاری به سمت یک وضعیت فردی‌گرایانه پیش می‌رود.

راهکارها: از ایجاد تشکل‌های صنفی تا ترویج فرهنگ همکاری

برای غلبه بر این چالش‌ها، نیاز به اقدامات فوری و برنامه‌ریزی‌شده‌ای وجود دارد. اولین گام، ایجاد تشکل‌های صنفی و حرفه‌ای قدرتمند است.

این تشکل‌ها باید نقشی فراتر از یک سازمان اداری داشته باشند و به محلی برای گردهمایی، تبادل تجربه و حل مشکلات مشترک تبدیل شوند. این تشکل‌ها می‌توانند به عنوان صدای جمعی مددکاران اجتماعی، در جهت ارتقاء جایگاه شغلی و حرفه‌ای این رشته تلاش کنند.

دومین راهکار، ترویج فرهنگ همکاری و هم‌افزایی است. این کار می‌تواند از طریق برگزاری کارگاه‌ها، همایش‌ها و شبکه‌های حرفه‌ای انجام شود.

مراکز مددکاری می‌توانند به جای رقابت ناسالم، در زمینه‌هایی مانند آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی با یکدیگر همکاری کنند.

برای مثال، یک مرکز می‌تواند در حوزه مشاوره خانواده تخصص داشته باشد و دیگری در حوزه کودکان کار. با همکاری، می‌توانند خدمات جامع‌تری به جامعه ارائه دهند.

سومین راهکار، شفافیت در عملکرد است. مراکز مددکاری باید به یکدیگر اعتماد کنند و اطلاعات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.

این شفافیت، نه تنها به بهبود کیفیت خدمات کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که مددکاران اجتماعی به جای ترس از رقابت، به یکدیگر به عنوان همکاران و متحدان نگاه کنند. این امر، حس مسئولیت مشترک را تقویت کرده و به پویایی و رشد جمعی این حرفه کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری

رکود و بی‌تفاوتی در حوزه مددکاری اجتماعی ایران یک پدیده ساده نیست، بلکه محصول عوامل ساختاری، اقتصادی و فرهنگی است.

غلبه بر این چالش‌ها نیازمند تلاش جمعی و تغییر نگاه از فردگرایی به همبستگی است. مددکاری اجتماعی، بیش از هر حرفه دیگری، به همدلی و اتحاد نیاز دارد تا بتواند رسالت خود را در جامعه‌ای که هر روز با مشکلات پیچیده‌تری روبه‌رو می‌شود، به درستی انجام دهد.

بدون این تحول، این حرفه نیز همچون هزاران امید جوانی که وارد این عرصه شده‌اند، به سمت رکود و انفعال پیش خواهد رفت. با همبستگی می‌توان این مسیر را تغییر داد و به آینده‌ای روشن‌تر برای مددکاری اجتماعی ایران امیدوار بود.

رکود و بی تفاوتی در مددکاری اجتماعی ایران: چالش‌ها و راهکارها
رکود و بی تفاوتی در مددکاری اجتماعی ایران: چالش‌ها و راهکارها
دکمه بازگشت به بالا